بین مطالب وب سایت جستجو کنید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
آرش ملکی
23:0
یک شنبه 1 تير 1393

روش دسترسی به پاسخ درست بر اساس احتمالات

کشورهای ضعیف وقتی‏می‏خواهند تکنولوژی ساخت یک محصول پیشرفته را به دست آورند از مجموعه روش هایی استفاده‏می‏کنند که تحت نام دانش مهندسی معکوس دسته بندی‏می‏شوند. مثلا اگر بخواهند دانش ساخت و تولید یک مدل تلویزیون دیجیتالی جدید را پیدا کنند ابتدا با حسابگری و دقت بی نظیر از تک تک اجزای تلویزیون اطلاعات برداری‏می‏کنند و به تدریج شروع به دمونتاژ یا باز کردن تک تک واحدها و نهایتا تک تک عناصر سازنده واحدها‏می‏کنند و از این مسیر و با کمک آزمایشات متعدد سعی‏می‏کنند مسیر طی شده توسط سازنده اصلی برای رسیدن به این محصول پیشرفته ( در مثال ما تلویزیون دیجیتالی) را کشف کنند.

در این جزوه ما قصد داریم با استفاده از اصول مهندسی معکوس و استفاده از ابزارهای قدرتمند آمار و احتمالات و بحث های روانشناسی نحوه کاهش تردید بین جوابهای چهار گزینه ای به سه گزینه ای و نهایتا تک گزینه ای و کشف گزینه صحیح با درصد احتمال صحت بالا را برای شما تشریح کنیم. کارآیی خارق العاده این روشها هنگامی آشکار‏می‏شود که شما نتایج آن را روی کنکورهای برگزار شده دوره های قبل تست و ارزیابی کنید. با کمی حوصله و پشتکار و دقت متوجه خواهید شد که دیگر نیم ساعت آخر جلسات آزمون کنکور سراسری برای شما نیم ساعت ناامیدی نیست بلکه نیم ساعتی است که‏می‏تواند سرنوشت قبولی شما را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و جایگاه و رتبه علمی شما را تا حد خارق العاده ای جابجا کند. در زمانی که فقط با زدن دوعدد تست بیشتر دانشگاه محل تحصیل و رشته و مقطع تحصیلی شما تعیین‏می‏شود بدیهی است که اگر روشی بتواند رسیدن به بیش از ده تست صحیح را تضمین کند، ارزشی هم سنگ طلا خواهد داشت. این درحالی است که هیچ کس حاضر نیست کارآیی و اثر بخشی این روشها را بپذیرد و براساس آنها اقدام به زدن گزینه ها نماید.

قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم لازم است نخست روی چند نکته اساسی با هم به توافق برسیم. تنها به این شرط است که ادامه مطالب زیر معنا دار‏می‏شود و‏می‏تواند منجر به نتیجه گردد:

نکته اساسی 1: روش مهندس معکوس زمانی جواب‏می‏دهد که فرد حداقل دانش مهندسی مورد نیاز برای تکنولوژی مورد نظر را در اختیار داشته باشد. هر چه دانش فرد از موضوع بیشتر باشد احتمال خطای او کمتر و امکان توفیق او در رسیدن به نتیجه مطلوب بیشتر‏می‏شود. به همین دلیل هر چه دایره اطلاعات درسی شما وسیع تر و تسلط شما به مفاهیم بنیادی دروس بیشتر باشد، میزان اثر بخشی این روشها بیشتر است. بنابراین در نظر داشته باشید که این جزوه شبیه اسلحه ای است که شما هر چه ورزیده تر باشید بیشتر به کمک شما‏می‏آید و و در کارزارها و میدان های آزمون بیشتر به دردتان‏می‏خورد. بنابراین تا آخرین لحظه باید سعی کنید بیشترین حجم اطلاعات ممکن رادر ذهن خود جای دهید. دربخش مربوط به تند یادگیری در این رابطه بحث شده است.

نکته اساسی 2: وقتی بحث احتمالات به میان‏می‏آید هرگز نبایدروی اطلاعات مقطعی و موضعی نتیجه گیری کرد. بلکه باید دیدی کل نگر داشت و نتیجه نهایی را مد نظر قرار داد. برای مثال وقتی‏می‏گوئیم احتمال عبور ماشین های قرمزرنگی که در هر ساعت از خیابان خاصی‏می‏گذرند. 30 درصد است. منظور این نیست که 30 اتومبیل قرمز رنگ حتما پشت سر هم و به صورت قطاری از این خیابان عبور‏می‏کنند. بلکه منظور این است که در هر ساعت از هر صد عدد ماشین به احتمال قوی 30 تای آنها قرمز‏می‏باشند. به همین ترتیب وقتی ادعا می‏کنیم که با روش تشریحی در این جزوه شما‏می‏توانید نسبت به کسی که از این روش هیچ نمی داند، 30 درصد بیشترجواب درست بزنید، الزاما به این معنا نیست که حتما و دقیقا 30 تای این تست ها درست و بقیه نادرست خواهند بود. چه بسا تعداد جوابهای درست شما بیشتر از 30 تا بشود و این بستگی به دقت و شانس و احتمالات دارد. اما نکته مهم این است که شما حتما بیشتر از بقیه امتیاز خواهید آورد و عدد تضمینی برای توفیق شما در جوابدهی به این تست ها (نسبت به فردی که از آنها بی اطلاع است )حداقل 30 درصد بالاتر است.

نکته اساسی 3: اگر فقط یک روز به آزمون باقی مانده است هرگز نگوئید مطالعه دیگر بی فایده است و شما شانسی برای قبولی در آزمون ندارید. فراموش نکنید که اگر قرار باشد همه سوالات درست جواب داده شوند و همه شرکت کنندگان زمان کافی برای جوابدهی به سوالات در اختیار داشته باشند دیگر کنکور و مبارزه معنای خود را از دست‏می‏دهد در حقیقت باید زمان کنکور بسیار کمتر از زمان لازم برای پاسخگویی به همه سوالات باشد و سختی و مشکل بودن برخی از سوالات بسیار بیشتر از حدی باشد که بتوان همه آنها را در مدت تعیین شده جوا ب داد. در حقیقت در آزمون های استاندارد همگانی مانند کنکور سراسری طراحان سوال سعی‏می‏کنند بیشترین تعداد سوالات ممکن را در حداقل زمان ارائه دهند تا مسابقه معنای واقعی خود را پیدا کند. در این حالت دیگر استفاده از واژه " بی فایده" برای مطالعه بی معناست چرا که حتی یک نیم نگاه به یک صفحه کتاب‏می‏تواند در رساندن شما به جواب یک تست تعیین کننده باشد.

نکته اساسی 4: ما خیلی وقتها مطالعه نمی کنیم که چیزی را یاد بگیریم، بلکه بسیاری اوقات مطالعه‏می‏کنیم تا چیزهایی را فراموش کنیم. به عبارت دیگر شاید مطالعه بیشتر و وقت گذاشتن برای مرور سریع مطالب باعث نشود که ما مطلب جدیدی را یاد نگیریم اما لااقل این فایده را دارد که به ما‏می‏آموزد مطلب و گزینه نادرست کدام است. همچنانکه در ادامه خواهید دید همین که شما بدانید کدام گزینه نادرست است‏می‏تواند کمک بسیار زیادی برای رساندن شما به گزینه درست باشد. به این بیاندیشید که در بین چهار گزینه ارائه شده فقط یکی از گزینه ها درست است. و سه تای دیگر نادرست‏می‏باشند. شاید تشخیص جواب درست زیاد هم ساده نباشد اما بسیاری اوقات تشخیص جواب نادرست بسیار راحت تر است و شما‏می‏توانید با استفاده از دانش "نادرست شناسی" به راحتی روی گزینه درست فرود آئید و آن را در جا و بدون اینکه دلیل درستی اش را بدانید! شکار کنید. این در حالی است که با کمک روشهای آماری ارائه شده در این جزوه همین دانستن جوابهای نادرست هم خود یک راهنمای بزرگ برای رساندن شما به گزینه درست محسوب‏می‏شود. از این به بعد هر وقت خواستید درسی را بخوانید و وقت کافی برای یادگیری مباحث اصلی در اختیار نداشتید، بلافاصله میدان را واگذار نکنید. به خاطر داشته باشید که هدف از مطالعه فقط یادگیری نیست و بسیاری اوقات ما مطالعه‏می‏کنیم تا افکار و ایده های انحرافی و نادرست را فراموش کنیم !

نکته اساسی 5: گول ایده های آرمانی و صفات توافقی بهترین و بالاترین و باهوش ترین را نخورید و هرگز تصور نکنید که دنیا بر اساس اصل درست و نادرست و یا همه چیز یا هیچ چیز آفریده شده است! به بیان دیگر گمان نکنید که برای تسلط به یک کتاب درسی مثلا ریاضی یا زیست شناسی یا عربی باید حتما از اول تا آخر آن را کاملا مسلط باشید و تمام نکات و جزئیات آن را به طور دقیق مطالعه و تمرین کرده باشید. بر خلاف ایده های آرمان گرایانه و مطلق نگر دنیا به جای تقسیم شدن به درست و نادرست از اتفاقاتی پر شده است که معمولا " کمی درست " و " تا حدودی نادرست " و ….‏می‏باشند. به عبارت دیگر این تصور که چون مدرسه خوبی نداشته‏اید و یا در زمان دبیرستان خوب درس نخوانده اید پس نمی توانید هم پای شاگردان ممتاز وارد میدان رقابت شوید و به ناچار باید میدان را واگذار کنید تصوری موهومی و باطل است که اگر همین الآن آن را از مخیله خود خارج نسازید برای همیشه و در تمام صحنه های زندگی شما را وادار به عقب نشینی و زمین گیر شدن‏می‏نماید. همیشه با خود بگو ئید که شاگردممتازها و محصلین مدارس نمونه ای "کمی تا حدودی بیشتر از شما مسلط"اند و این مقدارتفاوت نسبی با کمی تلاش و پشتکار از سوی شما به راحتی قابل حصول است.

خوب توجه کنید که به هیچ وجه در تله آرمان گرایی و مطلق نگری و طلب همه چیز یا هیچ چیز نیافتید و بی جهت میدان مبارزه فعلی را به امید میدان مبارزه بعدی و اگذار نکنید. هر صحنه کارزار و هر کنکوری و هر آزمونی را یک چالش جدی برای عرض اندام و ارزیابی خود و توانایی های خود تصور کنید و سعی کنید حتی پیشرفت های کوچک را بها دهید و برای رسیدن به این تفاوت های به ظاهر ناچیز از تمام وجود خود مایه بگذارید. بنابراین هر چند مطمئن اید که در کنکور امسال امتیاز شایسته خود را بدست نخواهید آورد اما نه الآن و نه در اثنای برگزاری کنکور میدان را خالی نکنید و با پررویی و غرور تمام و در کمال اعتماد به نفس برای بدست آوردن حتی یک امتیاز مثبت از تمام هوش و دقت و انرژی روحی و جسمی خود کمک بگیرید. فراموش نکنید که انسانهای برتر همیشه با انسان های عادی اندکی تفاوت دارند. و همین تفاوت اندک است که باعث‏می‏شود آنها در قیاس با افراد عادی جایگاه و رتبه ای عالی و جهش وار بدست آورند.

نکته اساسی 6: اینکه فقط بتوان با یک انبر دست معمولی موتور یک اتومبیل را تعمیر کرد و یا فقط با یک فاز متر بتوان یک تلویزیون خراب را تعمیر نمود، این تصوری اشتباه است که با آن اتومبیل و تلویزیون نمی توان تعمیر کرد. به خاطر داشته باشید که برای هر کارمهندسی شما به یک "جعبه ابزار" احتیاج دارید. و "جعبه ابزار" یک "مهندس معکوس تست های استاندارد کنکور" مجموعه ای است از چندین ابزار کلیدی که هر کدام باید به موقع و د رکنار هم مورد استفاده قرار گیرد. به بیان ساده تر برای رسیدن به جواب گزینه درست در روش مهندسی معکوس (تشریحی در این جزوه) شما باید ضمن آنکه هنر و مهارت نگریستن به جوابهای بعدی وقبلی را بلد باشید، در عین حال باید بتوانید گزینه های نادرست را حتی الامکان تشخیص دهید و با کمک روشهای مختلف از جمله برهان خلف و استقرا و تکنیک های روانشناسی و انحرافی مورد استفاده طراحان گزینه های تردیدی را از چهار گزینه به سه گزینه یا در صورت امکان به دو گزینه کاهش دهید. همزمان با آن باید به تکنیک های شناسایی گزینه های متضاد و مشابه و نیز تکنیک های شناسایی گزینه های انحرافی مسلط باشید. در عین حال باید سعی کنید به جای صرف وقت برای علامت زنی بی هدف گزینه ها فقط بر مبنای احتمال و حدس ابتدا به صورت یورشی و تهاجمی به شکار گزینه های ساده در کل سوالات بروید و این شکارهای پر ارزش و در عین حال ساده و سهل الوصول را بی جهت از دست ندهید. باید این نکته را در نظر داشته باشید که داشتن این جعبه ابزار جدید باعث نمی شود که شمافرصت های راحت را از دست بدهید. به خاطر داشته باشید که کارآیی این جعبه ابزار عملا آخر کار ظاهر‏می‏شود. یعنی لحظه ای که شما دیگر از رسیدن به جواب درست در زمان باقیمانده ناامید شده اید و تصمیم گرفته اید که به جای واگذار کردن میدان و علامت نزدن جوابهای تردیدی به هر قیمتی که هست از این گزینه ها امتیاز بگیرید. به هیچ وجه از همان ابتدای کار از این جعبه ابزار استفاده نکنید و بدون مطالعه به سراغ روشهای احتمالاتی نروید. به یاد داشته باشید که کم نیستند تعداد انسان های عادی هم سطح شما که فاقد این جعبه ابزار معجزه آفرین اند و در نتیجه لااقل به جوابهای ساده هر درس که همیشه در هر درسی تعدادی از آنها وجود دارد جواب درست داده اند. استفاده تلفیقی از ابزارهای ارائه شده در این جزوه در زمان درست و با ریسک پذیری حساب شده‏می‏تواند افزایش خارق العاده امتیازات شما را تضمین کند. و برعکس امید بستن بی دلیل و بیش از حد به این روشها بدون رساندن خود به شرایط اولیه‏می‏تواند شما را حداکثر در همان جایی که همین الآن هستید، قرار دهد!

نکته اساسی7: سر جلسات امتحان و اصولا در تمام صحنه های بحرانی زندگی (چه شغلی و چه تحصیلی ) این ضمیر ناخودآگاه انسان است که کنترل اوضاع را در دست‏می‏گیرد. برای بدست آوردن حداکثر بهره وری کافی است به این سیستم اعتماد کنید.به عبارت روشن تر سر جلسه آزمون این شما نیستید که امتحان‏می‏دهید بلکه این سیستم حافظه و سیستم روحی و جسمی شماست که در صورت هماهنگ بودن عملیات تست زنی و جوابدهی سوالات را راهبری‏می‏کند. شما باید از هر نوع اعمال فشار روی فکر و ذهن خود هنگام امتحان دادن پرهیز کنید و به جای مضطرب و دستپاچه شدن باید به ضمیر و جسم و ذهن خود اعتماد کنید و اجازه دهید ضمیر آنچه را که در خود دارد را به صورتی که صلاح‏می‏داند روی کاغذ بیاورد. فراموش نکنید که شما قبلا بسیاری از مباحث مطرح در سر جلسه کنکور را در ایام دبیرستان و پیش دانشگاهی خوانده اید. سر جلسه آزمون کافی است با آرام سازی روح و جسم خود و اعتماد به نفس و ضمیرو توانایی های خود به این سیستم حافظه و ذهن خود فرصت دهید تا کار خود را انجام دهد. نظام های یادگیری و یادسپاری و یادآوری انسان یک نظام عجیب و خارق العاده است که توانایی هایش حد و مرزی ندارد. اگر شخص بتواند به هماهنگی و آرامش لازم برسد‏می‏تواند در عرض فقط یک شبانه روز تمام خاطرات ایام دبستان وتمام درس هایی را که در کل عمر خوانده را به یاد آورد ! فرد‏می‏تواند به جای خواندن 250 کلمه در دقیقه متعارف سرعت خواندن خود را تا 24000 کلمه در دقیقه افزایش دهد! و کاری را که بقیه در طی دو سال انجام‏می‏دهند را در عرض چند روز انجام دهد. تنها کافی است دست از سر ضمیر ناخودآگاه خود بردارید و به جای شک کردن در توانایی های حافظه و سیستم یادگیری و یادآوری و یاد سپاری خود به آنها اعتماد کنید و فقط تا‏می‏توانید با مرور و تند خوانی و تند یادگیری سعی کنید بیشترین حجم اطلاعات ممکن را وارد ضمیر خود سازید.

نکته اساسی8: همه آنها که شب های امتحان ناگهان غیرتی شده اندو تا آخرین لحظه دست از مطالعه و تلاش برنداشته اند، به خوبی‏می‏دانند که در ساعات آخر نزدیک به امتحان ناگهان کارآیی آنها به حد خارق العاده ای بالا رفته است و درسی را که در طول یک ترم به زحمت یاد‏می‏گرفتند را یکشبه کاملا مسلط شده اند. اما جالب ترین نکته این است که همه اشخاصی که با جدیت و پشتکار و اطمینان و امید خود را برای امتحان آماده‏می‏کنند، از یک جور نیروی الهام و استعداد درونی بهره مند‏می‏شوند که با کمک آن‏می‏توانند با اطمینانی درونی سوالات امتحان را حدس بزنند. این مساله برای بسیاری از افرادی که وارد میدان عمل نمی شوند قابل هضم نیست و یک جور باور خرافی محسوب‏می‏شود، اما آنها که در عمل جنگاور بوده اند و به توانایی های خود شک نکرده اند، خوب‏می‏دانند که این نیروی الهام چیست و تا چه اندازه قوی و قدرتمند است هر چند عجیب و باور نکردنی به نظر‏می‏رسد ولی وقتی شما در زندگی به طور جدی تصمیم خود برای جنگیدن ‏می‏گیرید و حاضر‏می‏شوید با تمام وجود برای رسیدن به یک هدف تلاش کنید، ناگهان نیروهایی غیبی در کنار شما قرار‏می‏گیرند و استعدادها و توانمندی های شما را چند صد برابر‏می‏کنند. حضور این نیروهای غیبی فقط توسط خود شخص حس‏می‏شوند و بقیه که بیرون وجود شخص قرار دارند گمان‏می‏کنندکه این خود فرد است که این توانایی ها را دارا‏می‏باشد. بنا براین به کسانی که این نیروهای غیبی را انکار‏می‏کنند اصلا توجهی نکنید. با گرفتن یک تصمیم جدی و ابلاغ این تصمیم به کل وجود خویش ناگهان حضور این نیروهای غیبی را درکنار خود حس خواهید کرد و در خواهید یافت که به کمک این نیروها قدرت انجام هر معجزه ای را دارا‏می‏باشید.

نکته اساسی9: مطالب این جزوه را نمی توانید در کتابهای دیگر پیدا کنید. و درست به همین خاطر است که باید تک تک نکات آن را به طور دقیق مطالعه و اجرا کنید. به خاطر داشته باشید که یادگیری انسان وقتی متوقف‏می‏شود که فرد احساس دانستن کند دانستن به صورت یک فیلتر مانع از آن‏می‏شود که اطلاعات و ایده های جدید وارد ذهن و ضمیر ما شود. و ما در درون پوسته ای دانش خود زندانی‏می‏شویم. این جزوه را تا به آخر بخوانید و آن را در زندگی و از همه مهم تر در آزمون های تحصیلی و به خصوص در امتحان کنکور پیاده و اجرا کنید. به سرعت در خواهید یافت که مشکل اصلی ناتوانی تحصیلی افراد در وجود خود آنهاست و آنچه در حال حاضر تحت عنوان مطالب درسی در اختیار نسل بشر قرار‏می‏گیرد و یادگیری آنها به ظاهر مشکل است، بسیار کمتر از حد توانایی یادگیری کندذهن ترین انسان روی زمین است.

اگر شما طراح سوال بودید!

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که اگر شما طراح سوالات کنکور بودید، سوالات را چگونه طراحی‏می‏کردید!؟ آیا‏می‏دانید که طراحان سوالات آزمون های سراسری و همگانی برای اینکه امکان ورود و امتیاز گیری شانسی را به حداقل برسانند مجبورند از یک سری قوانین و قواعد ثابت و مشخص تبعیت کنند و حق ندارند هر جور دلشان خواست سوال طرح کنند و هر جور دلشان خواست سوالات را بین گزینه های الف و ب و ج و د توزیع کنند؟ بدیهی است که اگر شما این قوانین را بدانید به پنجره و دیدگاه طراح سوال نزدیک تر‏می‏شوید و بهتر‏می‏توانید حرکات و حقه های او را حدس بزنید و از این طریق گزینه های درست و نادرست را از یکدیگر تشخیص دهید. بیائید با هم این قوانین و قواعد اجباری را مرور کنیم:

قاعده اول :طراحان سوالات کنکور های همگانی ملزم‏می‏باشند که پاسخ ها را به طور یکسان بین گزینه های الف و ب وج ود توزیع کنند و حق ندارند سنگینی پاسخ ها را روی یک گزینه خاص بیاندازند و یا سنگینی را از یک گزینه خاص بیش از حد دور کنند.

فرض کنید در امتحان کنکور یکصد سوال وجود دارد بدیهی است که جواب این سوالات باید بین چهار گزینه الف و ب و ج و د توزیع شود. با توجه به اینکه به ازای هر سه پاسخ نادرست یکی از پاسخ های درست حذف‏می‏شود پس طراح سوال حق ندارد روی یکی از گزینه ها مثلا ( گزینه ج) بیشتر تمرکز کند و جوابهای بیشتری را روی گزینه ج قرار دهد. چرا که اگر چنین کند. یکی از داوطلبان زیرک‏می‏تواند با درک سریع این موضوع از روی تصویر گرافیکی پاسخنامه فورا کلید را کشف کند و با علامت زدن همه جوابهای ج بدون اینکه جواب را بداند امتیاز بگیرد!

طراح سوال مجبور است برای خلاصی از دردسرهای بعدی جواب صد سوال کنکور را بین گزینه های الف و ب و ج ود به تساوی تقسیم کند. برای اینکه این حقیقت را شخصا کشف کنید، کافی است پاسخنامه سوالات کنکورهای چند سال اخیر را مورد بررسی قرار دهید و در هر پاسخنامه تعداد گزینه های الف را بشمارید و این عدد را به کل تعداد سوالات تقسیم کنید به عددی حدود 25 درصد دست خواهید یافت.عین همین واقعیت برای گزینه های ب و ج ود نیز صادق‏می‏باشد. به عبارتی اگر یک داوطلب همینطور الله بختکی تمام گزینه های الف کنکور را بزند. نهایتا موفق‏می‏شود 25 درصد نمره را بیاورد اما در عین حال 75 درصد جوابها را غلط‏می‏زند که چون به ازای هر سه جواب غلط یک جواب درست صفر‏می‏شود پس نهایتا امتیاز این فرد چیزی در حدود صفر خواهد بود.

حال بیائید از منظری دیگر به این قاعده نگاه کنیم: حالت ایده آلی را در نظر بگیرید که داوطلب به دلیل تسلط علمی موفق شده است 75 سوال را جواب دهد و بعد در کمال تعجب دریافته است که جواب این 75 سوال همگی بین گزینه هایالف و ب و ج بوده است. به نظر شما او اگر فرصت و دانش کافی برای جوابدهی به بقیه سوالات را نداشته باشد،و تنها ده دقیقه به پایان وقت آزمون باقی مانده باشد آیا بهتر نیست که بقیه سوالات را از ترس نمره منفی همینطوری به حال خود رها نکند؟! و هر چه گزینه "د" است را علامت بزند؟!

فراموش نکنید که طبق قاعده حفظ تعادل گزینه ها و نکشاندن مرکز ثقل جوابها روی یک گزینه خاص طراح سوال مجبور است 25 درصد پاسخ ها را هم از بین گزینه های "د" انتخاب کند و چون تا این لحظه گزینه‏های "د" انتخاب نشده اند پس به احتمال بالای 90 درصد انتخاب گزینه های "د"‏می‏تواند امتیاز بسیار زیادی برای شخص به همراه داشته باشد. در حالت ایده آل این امتیاز 25 است

در جدول زیر(جدول شماره 1) توزیع گزینه ها در آزمونهای مختلف درصد بندی شده اند. بیائید آن را با هم مرور کنیم.

آزمون

تعداد

گزینه الف

گزینه ب

گزینه ج

گزینه د

76 ریاضی

300

77

6/25%

71

6/23%

78

26%

74

6/24%

77ریاضی

300

70

3/23%

86

6/28%

79

3/26%

65

6/21%

78 تجربی

245

67

3/27%

61

9/24%

35

6/21%

46

1/26%

78 هنر

260

68

1/26%

66

3/25%

63

2/24%

63

2/24%

78 انسانی

280

74

4/26%

70

25%

56

2/23%

71

3/25%

همانگونه که در این جدول مشخص است، وزن سوالات تقریبا به طور تساوی بین گزینه های الف و ب وج و د تقسیم شده است و هر کدام از این گزینه ها به تساوی وزن و سنگینی جوابها را تحمل کرده اند. البته این نکته نیز روشن است که درصدها برای تمام گزینه های الف و ب و ج و د دقیقا 25% نیست اما در دیدگاه آماری هرگز کلمات دقیقا معنایی ندارد و این واژه های تقریبا و حدودا است که ارزش داده های آماری را تعیین‏می‏کند. کمترین درصدها در جدول بالا متعلق به گزینه "د" آزمون سال 77 ریاضی بوده است که عددی معادل 6/21% را به خود اختصاص داده است. این یعنی در بدترین شرایط هر گزینه حداقل21.6/25=86% سنگینی جوابها را حتما‏می‏پذیرد.

قاعده دوم : طراحان سوالات کنکور های همگانی ملزم‏می‏باشند که پاسخ ها را بر حسب منحنی توزیع نرمال یا گوسی در کل سوالات آزمون بین گزینه ها پخش کنند.به عبارتی هنگام توزیع جوابها بین گزینه ها هیچ کدام از گزینه های الف و ب و ج و د در هیچ ناحیه انتخابی نباید احساس بی عدالتی کند!

به این قاعده اگر خوب دقت کنیم،‏می‏توانیم رمز طلایی کنکورهای استاندارد همگانی را دریابیم. روی واژه مرکب "ناحیه انتخابی " خوب دقت کنید. معنای آن این است که اگر شما 100 سوال متوالی را انتخاب کردیدباید حتما در بین این صد سوال حداقل20 تا الف 20 تا ب 20 تا ج 20 تا د داشته باشید. و 20 تای بعد را برای تکراری ها کنار بگذارید.

همینطور اگر این ناحیه انتخاب را کوچکتر کنیم و مثلا آن را 10سوال متوالی در هر منطقه ای از مجموعه سوالات در نظر بگیریم. باز باید شاهد حداقل 2 گزینه الف، 2 گزینه ب، 2 گزینه ج و 2 گزینه د و 2 گزینه تکراری دلخواه باشیم. البته هر چه ناحیه انتخاب بزرگتر باشد صحت این قاعده بیشتر است و هر چه ناحیه انتخاب کوچکتر شود احتمال خطا بیشتر‏می‏شود اما ایده آل ترین و مطلوب ترین ومتعادل ترین توزیع نرمال زمانی است که از هر پنج سوال متوالی در هر منطقه ای از مجموعه سوالات ما حتما شاهد یک گزینه از هر نوع باشیم و احتمال یافتن منطقه ای که یکی از این گزینه ها در آن وجود نداشته باشد.بسیار کم و زیر پنج درصد باشد.

روی دو واژه ناحیه انتخاب دلخواه و تعداد سوالات متوالی خوب دقت کنید. بهترین ناحیه انتخابی جایی است که شما بیشترین جوابها را در آن درست زده اید و کوچکترین تعداد سوالات متوالی مناسب ده سوال متوالی است که چون در سر جلسه آزمون شمردن تعداد الف ها وب ها و ج ها و د ها در ده سوال متوالی وقت گیر و بعضی اوقات گیج کننده است، با شرط ارفاق و پذیرفتن خطای بیشتر کوچکترین تعداد سوالات متوالی را پنج در نظر‏می‏گیریم. این نکته را در نظر داشته باشید تا بعد از تشریح قاعده سوم دوباره به آن بازگردیم:

قاعده سوم : طراحان سوالات کنکور های همگانی به خاطر الزام رعایت توزیع نرمال پاسخ ها حق ندارند از یک حد مجاز ده درصد بیشتر گزینه های همسان را در پاسخنامه بگنجانند. یعنی احتمال گزینه های همسان متوالی در هر آزمون نباید از ده درصد بیشتر باشد و در غیر اینصورت آزمون استاندارد نبوده و معتبر نمی باشد.

به زبان خیلی ساده یعنی وقتی شما جواب یک سوال را‏می‏دانید با احتمال بالای 90 درصد یکی از گزینه های نادرست سوال قبلی و بعدی را نیز‏می‏توانید حدس بزنید. فراموش نکنید که در تست زنی اطلاع از گزینه نادرست و غلط به اندازه اطلاع از گزینه درست ( و حتی گاهی بیشتر از آن ) ارزشمند است. برای مثال اگر مطمئن هستید پاسخ سوالی گزینه "ب" است پس‏می‏توانید با احتمال 90 درصد مطمئن باشید که جواب سوال قبلی و بعدی "ب" نیست! یعنی چنانچه در سوالی برای انتخاب یک گزینه از بین دو گزینه شک کردیم، اول باید جواب سوال قبلی و گزینه ای که برای آن سوال انتخاب کردیم را نگاه کنیم. اگر گزینه انتخابی سوال قبلی همسان با یکی از گزینه های تردیدی ما باشد، باید با 90 درصد اطمینان گزینه تردیدی دیگر را انتخاب کنیم.

در جدول شماره 2 توالی گزینه های همسان در آزمون های سراسری درج شده است.

جدول شماره 2، توالی گزینه های همسان در آزمون های سراسری

آزمون

%الف متوالی

%ب متوالی

%ج متوالی

%د متوالی

% کل متوالی‏ها

% نامتوالی بودن

76ریاضی

9

10

8

8

9

91

77ریاضی

4

8

7

5

6

94

78 تجربی

7

16

9

11

11

89

78 هنر

19

15

11

9

14

86

78انسانی

12

13

3

3

8

92

همچنان که از جدول 2 مشخص است نزدیک به 90 درصد احتمال وحود دارد که گزینه های متوالی عین هم نباشند. این 90 درصد عدد بسیار خوبی است، چرا که در علم آمار بدان معناست که اگر شما بی اعتنا به امکان خطا از این قاعده کمک بگیرید و فرض را بر این بگذارید که دو گزینه پشت سرهم نمی توانند وجود داشته باشند در کل آزمون فقط ده درصد خطا‏می‏کنید. و 90 درصد اوقات درست به هدف‏می‏زنید. چون هر جواب درست شما با سه جواب نادرست از بین‏می‏رود در نتیجه 90 درصد احتمال درست در قبال 10 درصت نادرست یعنی 270 امتیاز مثبت در مقابل 30 امتیاز منفی که کاملا پذیرفتنی و مقبول‏می‏باشد.

خیلی از داوطلبین کنکور وقتی موفق‏می‏شوند جواب درست یک سوال را پیدا کنند حیفشان‏می‏آید که با زدن جوابهای تردیدی امتیاز آن جواب را از دست بدهند و در نتیجه بسیاری اوقات گزینه های تردیدی را سفید رها‏می‏کنند و به سراغ آنها نمی روند. آنها با خود‏می‏گویند که بالاخره با داشتن همین تعداد جواب درست نسبت به کسی که هم رده ایشان‏می‏باشد اما از زدن همینطوری گزینه ها ابایی ندارد جلوتراند. این نگرش از یک جهت درست است اگر فرد هم رتبه همینطوری الکی و تصادفی و شانسی گزینه های دیگر را انتخاب کند. اما اگر آن فرد بر اساس قاعده های فوق اینکار را انجام دهد در اینصورت نتیجه به طور وحشتناکی به نفع او تغییر خواهد کرد.

فراموش نکنید که در بحث آماری شما شاید در یک ناحیه امتیازی را از دست دهید اما در کل سنگینی امتیازات شما به سوی اعدادی مثبت میل‏می‏کند. و در نهایت هنگام محاسبه امتیازات شما در کنکور نتیجه نهایی تلاش شما در کل نواحی به عنوان نمره کل منظور‏می‏شود. بنابراین بی جهت برای جوابهای درست خود دلسوزی نکنید و نگران آنها نباشید. شاید با تست زنی احتمالاتی بر اساس قواعد مهندسی معکوس این جزوه بخشی از این جوابهای درست قربانی شوند اما نهایتا امتیاز مثبتی که به دست‏می‏آورید دهها برابر امتیازی است که فقط با چسبیدن به جوابهای درست و رها کردن بقیه جوابها به حال خود به دست‏می‏آورید.

قاعده چهارم : سه قاعده فوق باید در هر مقیاس(Scale) صادق باشد.

معنای این قاعده این است که سخت یا ساده بودن سوالات ربطی به محل انتخاب گزینه جواب ندارد. و طراح حق ندارد جواب سوالات مشکل را روی گزینه های خاصی متمرکز کند. همینطور ضریب 2 یا 3 یا 4 داشتن یک درس نیز ربطی به توزیع جوابها بین گزینه ها ندارد. از سوی دیگر اگر یک بازرس ناگهان پاسخنامه ای را بردارد و ناحیه دلخواهی از سوالات متوالی را انتخاب کند باز هم طراح سوال باید بتواند رعایت شدن سه قاعده اول را در هر ناحیه اثبات کند. به همین دلیل بحث توزیع متعادل و نرمال سنگینی جوابها بین هر چهار گزینه ال و ب و ج ود یک بحث مستقل از نوع درس میزان دشواری سوالات، ضریب اهمیت درس یا جابجا شدن پرسشنامه درس ها‏می‏باشد.

بر اساس این قاعده اگر بالفرض شما جواب اولین سوال درس عربی را‏می‏دانید چون سوال قبلی در درس دیگری مثلا ادبیات قرار دارد. لذا باز هم‏می‏توانید از سه قاعده اول استفاده کنید. کافی است فقط به پاسخ نامه نگاه کنید و جواب انتخابی برای آخرین سوال درس ادبیات را مورد بررسی قرار دهید.

فراموش نکنید که در استفاده و کاربرد روشهای احتمالاتی این جزوه مبنا پاسخنامه است

در حقیقت شاه کلیدی که در روش مهندسی معکوس با آن تمام قفل های کنکور را باز‏می‏کنیم منحنی توزیع نرمال است. چون طراحان سوال مجبورند از همین توزیع برای ایجاد تعادل و توازن در آزمون استفاده کنند لذا ما در اینجا مچ طراحان را‏می‏گیریم وبا درصد خطای حساب شده گزینه درست را ردیابی‏می‏کنیم.

 
   

مراحل استفاده از چهار قاعده کلیدی فوق در یافتن پاسخ صحیح

× مرحله 1: ابتدا به محض شروع آزمون به طور سریع و تهاجمی سعی کنید تمام سوالات ساده را جواب دهید. فراموش نکنید که در هر آزمون و در هر درس سطح 30 درصد از سوالات ساده 30 درصد متوسط 30 درصد مشکل و 10 درصد بسیار مشکل‏می‏باشد. بنابراین اولین ماموریت شما در کنکور این است که اجازه ندهید حتی یک سوال ساده از زیر چنگ شما بیرون رود. بدیهی است که بسته به تسلط و اشراف و آرامش و حضور ذهن شما ممکن است بتوانید در همان هجوم اول هم سوالات ساده و هم متوسط و هم بخشی از سوالات مشکل را جواب دهید. اما توجه داشته باشید که به هیچ وجه از همان ابتدا وقت خود را روی سوالات مشکل هدر ندهید. اینکار به چند دلیل نباید صورت گیرد:

دلیل اول: این است که از لحاظ کامپیوتر مصحح پاسخ نامه فرقی نمی کند که شما امتیازی را به خاطر درس عربی بدست آورده اید و یا به خاطر درس ریاضی و یا اینکه این امتیاز به خاطر جواب یک سوال ساده عربی بوده است یا یک سوال ریاضی مشکل کامپیوتر امتیاز را محاسبه‏می‏کند و به صورت معدل نتیجه نهایی را تحویل‏می‏دهد. به همین خاطر وقتی‏می‏توان از سوالات ساده به همان اندازه سوالات مشکل امتیاز گرفت. چرا باید سرمایه ارزشمند کنکور یعنی وقت را روی سوالات مشکل هدر داد و امتیاز سوالات ساده را به دیگر رقبا واگذار کرد.

دلیل دوم: این است که در روش مهندسی معکوس هر چه تعداد جوابهای درست شما بیشتر باشد، اثر بخشی و کارآیی و از همه مهم تر دقت این روش بیشتر است. در حقیقت هر چه سوالات بی جواب شما بیشتر باشد میزان اثر بخشی روش مهندسی معکوس به طرز ناامید کننده ای کم‏می‏شود. داشتن جواب صحیح حتی یک سوال(دقت کنید حتی یک سوال)‏می‏تواند دقت و اثر بخشی روش مهندسی معکوس را سه برابر کند و با داشتن جواب صحیح پنج سوال دقت این روش بیست برابر‏می‏شود. به بیان ساده تر هر چه شما باسواد تر باشید و اطلاعات شما راجع به گزینه های تردیدی بیشتر باشد، روش مهندسی معکوس برای شما کارآتر است.

دلیل سوم: ذهن انسان دارای ویژگی خارق العاده ای است که در علوم مهندسی هوش مصنوعی از آن با عنوان "پردازش موازی" یاد‏می‏شود. پردازش موازی اطلاعات یعنی همزمان چندین اطلاعات به طور موازی توسط ذهن مورد پردازش قرار‏می‏گیرند و هر چند در ظاهر فقط تصویر خروجی یک پردازش روی صفحه حافظه نقش‏می‏بندد اما در واقع همزمان با آن پردازش های دیگر در پس زمینه ضمیر به طور موازی در حال انجام شدن‏می‏باشند. وقتی شما در بار اول به طور سریع سوالات را مرور‏می‏کنید و جواب سوالات ساده و متوسط را‏می‏زنید. ذهن شما همزمان کل سوالات مشکل را نیز در پس زمینه خود ثبت‏می‏کند و برای یافتن جوابهای آنها در کوچه پس کوچه های حافظه دنبال جواب‏می‏گردد. بنابراین وقتی شما به آخر سوالات پاسخنامه رسیدید و دوباره به سوال اول برگشتید، در این فاصله ذهن موفق شده است جواب بخشی از سوالات را از زیر لایه های عمیق حافظه بیرون بکشد.

دلیل چهارم: اعتماد به نفس است. وقتی شما موفق شدید در کمتر از نفس زمان آزمون تمام سوالات ساده تمام درس ها را علامت بزنید. در حقیقت مطمئن‏می‏شوید که حداقل یک میلیون از رقبا را پشت سر گذاشته اید و وارد دور دوم مسابقه شده اید. در واقع بعد از اتمام جوابدهی به سوالات ساده آرامش و اطمینان عجیبی تمام وجود شما را در بر‏می‏گیرد. شما به این آرامش برای تعمق و دقت بیشتر روی سوالات مشکل و استفاده موثر از روش مهندسی معکوس بسیار نیاز دارید.

دلیل پنجم: یافت شدن حلقه های گمشده در زنجیره تداعی معانی است. ذهن و حافظه انسان بر اساس نشانه های کلیدی کار‏می‏کند. این نشانه کلیدی‏می‏تواند یک کلمه باشد و یا یک جمله و یا حتی یک بخش کامل از کتاب. وقتی شما سوالات ساده را علامت‏می‏زنید در حقیقت مجموعه ای از نشانه های کلیدی را در ذهن خود فعال‏می‏کنید که این نشانه ها به طور یقین با نشانه های کلیدی مورد نیاز برای سوالات مشکل مرتبط‏می‏باشد. این درحالی است که با استفاده از روش مهندسی معکوس و با اتکا به جوابهای درست سوالات ساده شما‏می‏توانید با دقت بیشتری جواب سوالات مشکل را حدس بزنید.

در بخش مربوط به تکنیک های مکمل تست زنی توضیح‏می‏دهیم که چگونه‏می‏توانید با استفاده تکنیک های میانبر تست زنی گزینه های تردیدی را شناسایی و میزان تردید را از چهار گزینه به سه گزینه و سپس به دو گزینه کاهش دهید. هنگام مرور اجمالی و سریع کلیه دروس برای شکار سوالات ساده و متوسط و در حقیقت "سوالات جواب دادنی" سعی کنید به طور همزمان از تکنیک های تست زنی نیز کمک بگیرید و گزینه های تردیدی را نیز به گونه ای در پاسخنامه مشخص کنید. مثلا خیلی کمرنگ در کنار شماره هر تست گزینه هایی که احتمال‏می‏دهید جواب باشند را یادداشت کنید. برای اینکار‏می‏توانید از علائم اختصاری مانن "بج" برای مشخص کردن تردید بین ب و ج و یا "اجد" برای تردیدهای سه گزینه ای بین الف و ج ود کمک بگیرید. مشخص کردن گزینه های تردیدی در اثر بخشی روش مهندسی معکوس بسیار مفید و موثر است و باعث‏می‏گردد که امتیازات مثبت حاصل از این روش تا حد خارق العاده ای افزایش یابد.

× مرحله دوم: اکنون فرض‏می‏کنیم که شما موفق شده اید گزینه صحیح تمام سوالات ساده تمام درس ها را علامت بزنید و برای سوالاتی که جواب دقیق آنها را نمی دانید نیز گزینه های تردیدی را با تکنیک های حدسی شناسایی کنید. همچنین فرض‏می‏کنیم که دیگر وقت آزمون نیز در حال پایان یافتن است و شما تقریبا نیم ساعت فرصت دارید تا برای بقیه سوالات راه چاره ای پیدا کنید. تعدادی از داوطلبین در این نقطه متوقف‏می‏شوند. چرا که گمان‏می‏کنند هر نوع حرکت اضافی مانند‏می‏تواند باعث نمره منفی و در نتیجه پائین آوردن رتبه آنها از جایی که همین الآن هستند بشود.این داوطلبین تعدادشان نیز کم نیست و تقریبا‏می‏توان گفت بیش از 80 درصد کسانی که نمره میانگین‏می‏آورند در این رده قرار دارند. شما نیز به احتمال زیاد اگر این جزوه را نمی خریدید در همین نقطه متوقف‏می‏شدید و نیم ساعت آخر را به بیکاری و خط خطی کردن دفترچه سوالات یا گیردادن به یک یا دو مساله مشکل تلف‏می‏کردید. اما برای داوطلبی مانند شما که به این جزوه دسترسی یافته ارزش این نیم ساعت آخر به اندازه ارزش تمام وقت آزمون است. او بلافاصله از ابتدا شروع‏می‏کند و با استفاده از قاعده های دوم و سوم مهندسی معکوس نیم نگاهی به گزینه های علامت زده شده قبل و بعد گزینه مجهول‏می‏کند و با فرض اینکه امکان تکرار یک گزینه زیر ده درصد است و اینکه در هر پنج گزینه متوالی اختیاری حداقل بایدیک الف و یک ب و یک ج و یک د موجود باشد به سوالات جواب دار دقت کنید و از روی آنها گزینه های مجهول را حدس بزنید. بدیهی است که موازی این روش باید قبلا با استفاده از تکنیک های حدسی گزینه های تردیدی را از چهار گزینه به سه گزینه و در حالت ایده آل به دو گزینه کاهش داده باشید. بنابراین با تلفیق و ترکیب روش مهندسی معکوس و تکنیک های حدسی شما‏می‏توانید با احتمال دقت بسیار بالایی گزینه مجهول و شک آلود اما صحیح را شکار کنید. به مثال زیر دقت کنید.خانه های سیاه جوابهای درست‏می‏باشند و خانه های ضربدردار گزینه های تردیدی‏می‏باشند.

سوال

الف

ب

ج

د

1

Ñ

Ñ

   

2

       

3

Ñ

Ñ

Ñ

 

4

       

5

تعداد بازدید از این مطلب: 2844
بازدید : 2844

صفحه قبل 1 صفحه بعد

به نظر شما این وب چی کم داره


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



با سلام به کاربران محترمه کسانی که خواهان این هستند که راه هایی جدید ساخت چت روم کاملا رایگان خودتون در خبر نامه ثبت نام، کنید موفق باشید. برای تبادل لینک به قسمت مربوط بروید.
تمام حقوق اين وب سايت متعلق به ●•·●•·•٠·ساخت چت روم رایگان/آموزش تصویری/چتیس●•●•٠·٠· مي باشد | طراحی قالب : تم ديزاينر